سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پریشان نامه -
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، نیکْ کردارترینِ شماست . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ای آفریننده موسی و فرعون با هم
که قادری جرج کوچک را
به یک گنجشک
یا یک سوسمار بدل کنی؟
ای خدایی که شیطان را از فرشته خلق کردی
و آتش را از دل آب بیرون کشیده ای
و اسامه بن لادن را
از پهلوی چپ بوش
ای خدای آفریننده بادمجان و سازمان ملل!
خدای آفریننده شورای امنیت و منچ!
من دنبال آدرس معجزات پیامبرانت می گردم.
ای خدای آفریننده عراق و واشنگتن با هم
که عراق را سرزمین تمدن های کهن کردی
و واشنگتن را سرزمین موشک و گاومیش
ای خدای آفریننده شعر و نطق های بچه گانه ی
پریزیدنت ها با هم
بگو که حق با شعر است و سنبله ها
نه با بمب های خوشه ای
ای خدای آفریننده ی برج ها از نفت
خدای آفریننده ی کودکان ناصریه و بغداد
از استخوان باغ های معلق.
خدای آفریننده هیتلر و مناخیم بگین و
بوش کوچک
از شرمگاه بت بزرگ!
خدای آفریننده آواکس ها و مارکس ها
که صدام را بر سرزمین "حمورایی" معلق کردی
شاه کویت را در قوطی کبریت جا دادی
ای خدای مقبره های دسته جمعی جنوب عراق!
از "وادی السلام" نجف
هود و صالح را با معجزه ای به سوی ما برگردان!
ما منتظر معجزه ای جز نفتیم
پس ای قهوه خانه ها و قلیان های اعراب
یک قدم به پیش!
ای عیاش خانه ها
با رقاص هایتان
یک قدم به پیش!
ای قوطی کبریت شعبده
که از آن واکس و فرچه بیرون می آید
یک قدم به عقب!
ای "اردوغان" و گل دقبقه نود
در دروازه خودی
که آسمانت را چوب حراج زدی
یک قدم به عقب!
خدای من!
مظفر النواب چه می نویسد حالا؟
"محمد الماغوط"
در قهوه اش کدام شعر را پنهان کرده است؟
ای خدای آفریننده شعر و شیلر
خدای آفریننده خیام و حافظ و گوته
خدای آفریینده لورکا و نرودا و ریتسوس
کاش به جای "هانتینگتون"
و تونی بلر
و جک استراو
به جای بوش و رامسفلد و پاول با هم
یک "هیوز" می آفریدی
یا دست کم
از آن همه گاوان(سرزمین هرز)
یک گنجشک خلق می کردی
یا حتی یک سوسمار!
                                            علیرضا غزوه
میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمین تا آسمان است


 
نویسنده:  |  شنبه 87 دی 28  ساعت 1:37 صبح 

 عسی الایام ان یرجعن یوماَ کالذی کانوا

گفتم : من به یک لیلی محتاجم.
همه خندیدند .
گفتم : من آنقدر مجنون شده ام که بدون لیلی نمی توانم زنده بمانم - یا زندگی کنم-
همه قضیه را شوخی تلقی کردند . آنقدر که سعید گفت : اینکه مشکل نیست . یک آگهی در روزنامه می دهیم با این عبارت که  «به یک لیلی تمام وقت با حقوق مکفی نیازمندیم» و ادامه داد که اگر روز بعد یک گله لیلی پشت در صف نکشیدند من اسمم رو عوض می کنم .
یاسر گفت : کافیست من با این ماشین قراضه ام یک دور در خیابان بزنم ، یک ساعت بعد ، پنج راس لیلی برایت ردیف می کنم ، یکی از یکی لیلی تر.
و وقتی من با تاثر و تاسف سر تکان دادم و گفتم : حیف که همه تان خرید، یکی از یکی خرتر . همه شروع کردند به خندیدن و نمره دادن به خریت همدیگر.
یکی می گفت : اگه به مجنون زن می دادن ، می نشست سر خانه و زندیگیش و نمی رفت پی لیلی بازی.
گفتم لیلی یک مفهوم مستقلی است که فقط کسانی می توانند آنرا بفهمند که به درجات جنون نائل شده باشند .
سعید گفت : البته فکر کنم تو هم سرنا را از سر گشادش می زنی. اینطور نیست که مجنون اول به درجه جنون رسیده باشد و بعد لیلی را پیدا کرده باشد. ظهور لیلی باعث جنون مجنون شده است. وگرنه این آدم که قبلا برای خودش قیس عامری معقول و مرتبی بوده است.
گفتم : تو هم نمی فهمی سعید جان . برای اینکه لیلی یک موجود زیر خاکی نبوده که توسط مجنون کشف شده باشد . پیش از ظهور مجنون هم برای خودش لیلی ای بوده ولی کسی مثل مجنون پیدا نمی شده که دل دوست داشتن و جربزه عاشق شدن داشته باشد. چرا آدمهایی که پیش از آن لیلی را دیده بودند ، هیچکدام عاشق او نشده بودند .
یاسر کم نیاورد و گفت: می خوای من مدتی نقش لیلی رو برات بازی کنم .                     
                                                                                                                                                               _با دخل و تصرف و اقتباس از سید مهدی شجاعی_

من به یک لیلی محتاجم . نه کسی که نقش لیلی رو برام بازی کنه.

                                        من به یک لیلی محتاجم

 



 
نویسنده:  |  شنبه 87 آذر 30  ساعت 4:52 صبح 

1. بعضی ها باید هاجر رو قربانی کنن.
2. بعضی وقتها از طرف خدا هیچی عوض قربانی فرستاده نمیشه .

3. ابراهیم اول هاجر رو قربانی کرد (وقتی تو بیابون ولش کرد) بعد اسماعیل رو .

 بدون شرح



 
نویسنده:  |  پنج شنبه 87 آذر 21  ساعت 7:20 عصر 

آغاز بعضی کارها از انجامشون سخت تره

God hath not promised
skies always blue
god hath not promised
sun without rain
joy without sorrow
but god hath promised
light for the way
help from above
undying love

این شعر پشت یه کارت تسلیت نوشته شده بود . معنیشم تابلو هستش ولی می نویسم.
خدا قول نداده
آسمان های همیشه آبی را
خدا قول نداده
خورشید بدون باران را
لذت و سرور بدون غم را
ولی خدا قول داده
روشنایی برای راه را
کمک از بالا را
عشق فنا ناپذیر رازا



 
نویسنده:  |  جمعه 87 آبان 10  ساعت 3:25 عصر 
به مناسبت تولد دوسالگی اش ؛ که فرداست (15 رمضان)
من که ندارم گله از یار خویش   /      بخت من است صاحب اقبال نیست
هر چه کشیدم ز بلایا و غم      /        جبر زمان است یار کاره نیست
آنچه می آید زبلا و محن          /      جرم من است یار خطا کار نیست
من که ندارم ز طهارت نشان     /    خواب و خیال است دل آماده نیست

آزادی رنگین است

 
نویسنده:  |  دوشنبه 87 شهریور 25  ساعت 2:35 صبح 

توبه بر لب
سبحه بر کف
دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می آید ز استغفار ما 
                                      -گویندش رو نمی دونم ، استادمون آقای جهاندیده همیشه اینو می خوند-
امیدوارم توفیق توبه واقعی رو تو این شبها داشته باشم. برام دعا کنین.

 

اللهم اغفر لی الذنوب التی تغبر النعم-دعای کمیل-

 
نویسنده:  |  جمعه 87 شهریور 22  ساعت 3:33 عصر 
    مولا

برای تولدش:

گلمیشم مولا گورم میر گوزلریم                        بیر نظر ائد باشه چاتسین غملریم
کسدی شوقین راه چاره عقلیمه                     کل عالم سنن اولسا عاشقم من عالمه

انتظار مفهوم زندگی و زندگی مضمون انتظار است.

 
نویسنده:  |  دوشنبه 87 مرداد 28  ساعت 1:18 صبح 
<      1   2   3   4   5   >>   >

    همه دار و ندار پریشان
درآمد واقعی از اینترنت
آغازی جدید
آخرین سخن
داستان
اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی
کاریکلماتور 7
نه قانونی و نه منطقی
سبک عراقی
سبک خراسانی
[عناوین آرشیوشده]